ذرات منجمد آب جمع شده در ابرها با پوسته های سفید کرکی به زمین می ریزند و به تدریج زمین سیاه را وارد می کنند ، شاخ و برگ گیاهان را پژمرده می کنند و حال و هوای صلح آمیز خاصی به مردم می دهند. بنابراین زمستان جای خود را به پاییز می دهد و برف سفید زمین را تا افق زمین می پوشاند. اما برف نه تنها سفید ، بلکه فقط خاکستری است. و نه تنها محکم با پوسته ای محکم نهفته و یا همه و همه را با لکه های برفی سست پوشانده است. می تواند متفاوت باشد.
برف پدیده جالبی است که توسط بسیاری از افراد که در شرایط مناسب آب و هوایی زندگی می کنند به گونه ای دیگر توصیف می شود. اما بومیان استرالیا یا آفریقا ، که چنین پدیده ای طبیعی یک کنجکاوی است ، ممکن است هیچ کلمه ای در واژگان آنها نباشد که بتواند این پدیده را تعریف کند. و این صحیح است ، زیرا فرد عادت دارد کلماتی را برای واقعیتهایی که در آنها زندگی می کند یا با آنها روبرو شده است بیان کند.
واقعیت های روسی
افرادی که در روسیه زندگی می کنند ، از زمان بسیار قدیم با چمنزارها ، مزارع و جنگل های پوشیده از برف روبرو شده اند. آنها تعاریفی مانند برف باریدن ، برف ذوب شده ، شله ، بلغور ، پودر ، کولاک ، کولاک ، کولاک و بسیاری دیگر از برف ارائه دادند. اگر به ادبیات کلاسیک نگاه کنید ، به راحتی می توانید تعاریفی را بیابید که کمتر جالب نباشند. و هنوز در منطقه برف …
اسکیموها از بقیه جلوتر هستند
یک افسانه وجود دارد که در فرهنگ اسکیموها ، که به طور مداوم در سرزمین "سکوت سفید" زندگی می کنند ، حدود 500 کلمه برای برف وجود دارد. تحقیقات در مورد این موضوع تا حدی این فرض را تأیید کرده است ، اگرچه اغراق آمیز به نظر می رسید.
اسکیموها را می توان استاد واقعی کلمه در تعیین واقعیت های زمستانی نامید. و در واقع ، آنها قادر به تشخیص ، اگر نه 500 ، اما فقط 50 سایه برف هستند. در جایی که شخص دیگر "سفید ، خاکستری ، ذوب شده" را ببیند ، اسکیموها ده ها تعریف آماده دارند. که فقط یک فرهنگ لغت کوچک از اسکیموها وجود دارد که توسط فیل جیمز ، محقق مشهور مردم شمال ساخته شده است. می توانید چنین توصیفات جالبی را در آن پیدا کنید.
- Slimtla - برف ترد زیر پا ، اما فقط در قسمت فوقانی ، اما در داخل نرم است. - Kriplyana - برفی که صبح زود آبی به نظر می رسد. - پونتلا - دهانم پر از برف شد. بنابراین آنها در مورد یک دروغگوی بی شرمانه می گویند. - Dinliltla - گلوله های کوچک برف که به کت یک سگ هاسکی چسبیده اند. - ارتلا - برفی که نوجوانان اسکیموئی برای مراسم خاص وابسته به عشق شهوانی از آن استفاده می کنند. - هاتلا - کیسه های کوچک برف ، که به عنوان هدیه ای بازیگوش ارائه می شود. - آتلا - برفی که خواهد بارید به طوری که به نظر می رسد تصاویر زیبایی را در هوا ترسیم می کند.
و غیره. جالب اینجاست که هر چقدر بیشتر مردم با برف کنار بیایند تعاریف بیشتری از این پدیده ظاهر می شود. این یک نتیجه گیری بسیار ساده است. هیچ کلمه یا نام قانونی مجاز برای برف وجود ندارد. او همیشه متفاوت است ، همیشه غیر معمول ، همیشه قادر به تعجب فردی با غیر منتظره ترین شکل دانه های برف ، توانایی سقوط بر روی زمین ، نقاشی تصاویر فوق العاده در هوا و غیره است.