پانزده تا بیست سال پیش ، روشی جدید برای کسب درآمد آسان در روسیه ظاهر شد. لازم بود تا آنجا که ممکن است خاکستر سیگار جمع آوری شود و آن را به داروخانه تحویل دهیم ، یا آن را به آدرس مشخص شده در آگهی روزنامه تحویل دهیم - بنا بر ادعا ، می توان مبلغ قابل توجهی برای آن دریافت کرد. با گذر از راه دهان به دهان ، با توسعه فناوری اطلاعات ، ایده جمع آوری خاکستر به اینترنت منتقل شد ، اعلامیه هایی در مورد دریافت مواد غیر قابل بازیافت غیرمعمول در انجمن ها ظاهر شد. با گذشت زمان ، علاقه کمرنگ شد ، اما این س whetherال که آیا خاکستر سیگار اکنون پذیرفته شده است ، گاهی اوقات در مکالمات دوستانه ، و همه در همان تالارهای گفتگوی اینترنتی مطرح می شود.
چطور بود
برخی ادعا می کنند که تبلیغات جمع آوری خاکستر از زمان اتحاد جماهیر شوروی محبوب بوده است ، در حالی که دیگران معتقدند که این ایده از دهه 90 قرن گذشته شروع به محبوبیت کرد ، زمانی که راه های جدیدی برای پول در آوردن به معنای واقعی کلمه از هوای ناخوشایند ظاهر می شد و هر روز ناپدید می شد. با این وجود ، هرکسی که این روش درآمد واقعی را در نظر می گیرد ، هم از حجم های خاص (تقریباً همیشه متفاوت - از یک گرم به یک قوطی سه لیتری) و هم از مقادیر مشخصی که خاکستر در آنها پذیرفته می شود ، نام برد. قیمت همیشه بالا بوده است ، اما گزاف نیست ، به طوری که ترس از کسانی که می خواهند پول اضافی کسب کنند ، نیست.
دلایلی که به طور ناگهانی جمع آوری خاکستر ضروری شد نیز متفاوت ذکر شد - از پروزائیک (اطمینان حاصل شد که برای تولید کود مورد نیاز است) تا فوق العاده (ظاهراً مقدار زیادی مواد مفید در خاکستر سیگار پیدا شده است ، به ویژه ، فلزات خاکی کمیاب لازم برای نیازهای صنایع دارویی) … بحث های داغی در مورد اینکه آیا مخلوط خاکستر سیگار با خاکستر سیگار امکان پذیر است و کدام مارک های سیگار مواد خام ارزشمندتری دارند ، وجود داشت ، آدرس ها و شماره تلفن های مراکز پذیرایی با رازداری زیادی منتقل می شد.
محبوب ترین نسخه استفاده از خاکستر برای تولید دارو بود - بنابراین ، قوطی ها و جعبه های کبریت به داروخانه ها منتقل می شدند ، و هر بار به ناچار نگاه های متعجب داروسازان را برآورده می کردند.
در حقیقت
از خاکستر سیگار برای تهیه دارو یا کود استفاده نمی شد. در حقیقت ، هیچ صنعتی تاکنون به چنین نوع ماده اولیه ای احتیاج نداشته است. نمی توان فهمید که چه کسی نویسنده "اردک" شده است و احتمالاً هرگز موفق نخواهد شد. با این حال ، قبل از اینکه قاطعانه در گروه افسانه های شهری قرار بگیریم ، ایده جمع آوری محتوای خاکسترها برای مدت طولانی ذهن جوانان و نوجوانانی را که به پول آسان نیاز داشتند ، مشغول کرد و بزرگسالان نیز عقب نماندند ، ته سیگار را در ظرفی که قبلاً آماده شده قرار دهید. در همان زمان ، تعداد کمی از مردم این س askedال را مطرح کردند - اگر این صنعت به خاکستر بسیار احتیاج دارد ، آیا سوزاندن توتون و تنباکو سریعتر آسان نیست
خاکستر دخانیات تقریباً بدون وزن است و برای پر کردن یک قوطی سه لیتری ، باید تعداد بی شماری خاکستر را خالی کنید یا تعداد سیگار ناسازگار دود کنید.
معلوم شد این کار به همان سادگی که در ابتدا به نظر می رسید ، نبود ، بنابراین مردم به تدریج تلاش برای به معنای واقعی کلمه درآمدزایی در برابر گرد و غبار را کنار گذاشتند. علاوه بر این ، تقریباً تمام کسانی که با این ایده اخراج شدند ، یکی از آشنایان خود را که در هنگام تحویل خاکستر ثروتمند شده اند ، به یاد می آورند - اما هیچ کس نمی توانست نام های خاصی از این قبیل را ذکر کند ، زیرا آنها وجود نداشتند.
بعداً در مطبوعات و شبکه ، افشاگری ها شروع شد - ظاهرا کلاهبرداران به عنوان نقاط خرید خاکستر مبدل می شدند و از همه کسانی که می خواستند مواد اولیه را به عنوان پاداش آینده تحویل دهند ، خواستار می شوند - البته فقط به منظور تا اطمینان حاصل شود که خاکستر توسط یک فرد توانایی بالغ تحویل داده شده است. با جمع آوری مقدار مناسبی ، کلاهبرداران ناپدید شدند و همشهریان ساده لوح را با بانکهای خاکستر بی فایده ترک کردند. این پیام ها نیز تأیید نشدند ، اما تعداد کسانی که مایل به فروش خاکستر بودند به سرعت کاهش یافت و پیشنهادات خرید آن کاملاً ناپدید شد.امروزه آنها به ندرت سعی می کنند با فروش آنها از خاکستر خلاص شوند - داستان این که چگونه کل کشور به امید ثروتمند شدن غبار جمع می کند اغلب به عنوان یک افسانه شهری یا یک داستان خنده دار گفته می شود.