افسانه "گلهای هفت رنگ" از داستانهای قدیمی نیست که از اعماق قرنها به وجود آمده باشد ؛ والنتین کاتایف ، نویسنده شوروی ، آن را در نیمه اول قرن 20 نوشت. با این حال ، او کمتر از بسیاری از داستان های عامیانه مورد علاقه کودکان است.
طرح داستان ساده است. دختری غایب و بی مسئولیت Zhenya که به دلیل بی احتیاطی خود در شهر گم شده است ، با پیرزنی مهربان روبرو می شود. او معلوم شد که یک جادوگر است و یک گل فوق العاده به دختر می دهد - یک گل هفت گل با هفت گلبرگ از رنگ های مختلف ، و هر گلبرگ می تواند یک آرزو را برآورده کند.
قهرمان ، بدون تردید ، گلبرگ را پس از گلبرگ صرف می کند. در ابتدا ، او از مجازات فرمان های از دست رفته و گلدان شکسته مادر فرار کرد. پس از آن ، او می خواست تمام اسباب بازی های موجود در جهان را بدست آورد و سپس به قطب شمال برود تا انتقام پسران را بگیرد که او را به بازی قبول نمی کنند. درست است که این دو آرزو دقیقاً همانطور که دختر دوست دارد برآورده نمی شوند و او دو گلبرگ دیگر نیز صرف ارسال اسباب بازی ها و بازگشت به خانه می کند.
در پایان ، ژنیا متوجه می شود که تقریباً همه گلبرگها را بدون لذت بردن خرج کرده است. با تامل در مورد چگونگی استفاده از آخرین گلبرگ ، او متوجه پسر زیبا Vitya می شود. او می خواهد با او بازی کند ، اما معلوم می شود که ویتیا یک معلول است ، تا پایان عمر محکوم به راه رفتن با عصا است. با کمک آخرین گلبرگ ، ژنیا Vitya را شفا می دهد ، با او بازی می کند و احساس خوشبختی می کند.
در نگاه اول ، این فقط یک افسانه کودکانه است ، که شامل یک بار اخلاقی خاص است. اما اگر در نظر بگیرید که نویسنده از خانواده یک معلم مدرسه حوزوی بوده است ، معنای عمیق تری را می توانید در این کار ببینید ، که نمی تواند تأثیری در جهان بینی نویسنده بگذارد. در دوران اتحاد جماهیر شوروی ، صحبت و نوشتن صریح در مورد ارزشهای مسیحی خطرناک بود ، اما یک نویسنده با استعداد همیشه می توانست آنها را در کار خود "رمزگذاری" کند - از جمله به صورت یک افسانه ، و برای خوانندگان متمایز معنای پنهان آشکار است.
تعداد و رنگ گلبرگ های گل پری ، رنگ های رنگین کمان را تکرار می کند. رنگین کمان در کتاب مقدس نمادی از عهد خدا با نوح است ، به معنای گسترده - با انسانیت. عدد 7 در عصر عهد جدید نیز مفهوم خاصی دارد: هدایای روح القدس از طریق هفت مقدس مقدس کلیسا بر شخص نازل می شود. بنابراین ، گل افسانه ای هفت گل نمادی از لطف خداوند است که به انسان داده شده است.
دختر Zhenya در رابطه با این هدیه دقیقاً همان رفتار بسیاری از افراد را نشان می دهد. شاید چنین شخصی وجود نداشته باشد که با دعا برای ثروت ، ارتقا، ، غرور "گرم" و سایر مزایای زمینی به خدا متوسل نشود. خدا می تواند یک خواسته را برآورده کند - خواسته های انسان می تواند محقق شود ، اما این همیشه به رشد معنوی کمک نمی کند: یک آرزوی برآورده شده فقط باعث می شود فرد خواسته های بیشتری داشته باشد. در این تعقیب بی پایان کالاهای دنیایی ، فرد نمی تواند خوشحال شود - درست همانطور که قهرمان افسانه ای با تأسف اظهار می دارد: "من شش گلبرگ را هدر دادم - و هیچ لذتی ندارد!"
فرد فقط با به یاد آوردن اینکه هدیه های روح القدس مواهب عشق الهی است می تواند خوشحال شود. عشق به دنبال هیچ فوایدی برای خود نیست - شما می توانید نه با دریافت ، بلکه با دادن عشق دوست داشته باشید. دختری که ژنیا این را درک می کند ، به پسر بیمار کمک می کند - برای اولین بار از گلبرگ صرف شده پشیمان نیست.
بنابراین ، داستان گل هفت رنگ نه تنها یک افسانه کودکانه است ، بلکه یک پیام عاقلانه ، پر از معنای عمیق معنوی برای بزرگسالان است.