واقعه 14 آگوست 1946 سرنوشت میخائیل زوشچنکو و آنا اخماتووا را برای سالها رقم زد. در فرمان تشکیلات دفتر کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحادیه بلشویک ها (در مجلات "Zvezda" و "لنینگراد") آمده است: "تهیه صفحات" Zvezda "به ادبیات مبتذل و عقب مانند Zoshchenko. زوشچنکو نظم شوروی و مردم شوروی را بدوی ، بی فرهنگ ، احمق ، با سلایق و اخلاق فلسفی به تصویر می کشد. به تصویر کشیدن توهین آمیز و وحشیانه Zoshchenko از واقعیت ما با حملات ضد شوروی همراه است."
آزار و اذیت میخائیل زوشچنکو
پیش از آن ، مجله "اکتبر" فصل هایی از کتاب میخائیل زوشچنکو "قبل از طلوع آفتاب" را منتشر کرد. نویسنده از یک بیماری روانی جدی رنج می برد که پزشکان نمی توانستند او را درمان کنند. این در کتاب مورد بحث قرار گرفت. مطبوعات آن را "مزخرف ، فقط مورد نیاز دشمنان وطن ما" خواندند (مجله بلشویک). بحث چاپ دنباله مطرح نبود. پس از صدور فرمان کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحادیه بلشویک "در مورد مجلات" Zvezda "و" لنینگراد "، رهبر حزب وقت لنینگراد A. Zhdanov این کتاب را" یک چیز نفرت انگیز "خواند.
زوشچنکو که از اتحادیه نویسندگان اخراج شد ، از حقوق بازنشستگی و جیره بندی محروم شد ، با ترجمه از فنلاندی زندگی خود را تأمین کرد. اما انتشار ترجمه های رمان های م. لاسیل "برای مسابقات" و "زنده شده از مرده" در سال 1948 بدون نام باقی ماند. هنگامی که در ژوئن 1953 زوشچنکو مجدداً در اتحادیه نویسندگان پذیرفته شد ، برای مجلات Krokodil و Ogonyok کار کرد. با این وجود تا پایان عمر مستمری دریافت نکرد.
از همان آغاز این آزار و اذیت ، افرادی بودند که به ویژه در شرکت در آن فعال بودند. تقریباً بلافاصله پس از صدور قطعنامه کمیته مرکزی ، هر سه کتاب زوشچنکو توقیف شد. چاپ و توزیع کتابهای اخماتووا نیز متوقف شد. با دستور Glavlit No. 42 / 1629s در تاریخ 27 آگوست 1946 ، کتابها نه تنها از کتابخانه ها و شبکه های تجارت خارج شدند. حتی در کشتی ها و ایستگاه های قطبی نگهداری نشریات نویسندگان رسوا ممنوع بود.
اما کسانی هم بودند که از نویسنده دفاع کردند. با تشکر از K. Chukovsky ، Vs. ایوانف ، وی. کاورین ، ن. تیخونوف ، در پایان سال 1957 ، کتاب "داستان ها و رمان های منتخب 1923-1956" از زوشچنکو منتشر شد.
اوپال آنا اخماتووا
آنا آخماتووا در آن قطعنامه 1946 "نماینده معمولی شعر پوچ و غیر اصولی بیگانه برای مردم ما نامیده شد. شعرهای او را نمی توان در ادبیات شوروی تحمل کرد. " در سپتامبر 1940 ، در کرملین ، رئیس امور کمیته مرکزی CPSU (b) کروپین گزارشی را به عضو دفتر سیاسی و دبیر کمیته مرکزی ایدانولوژی ژدانف ارائه داد. نام آن "مجموعه ای از اشعار آنا اخماتووا" بود. در همان زمان ، انتشارات "نویسنده شوروی" مجموعه ای جامع از اشعار این شاعر را منتشر کرد.
اتهام اصلی علیه آنا آندریونا این بود که در کتاب هیچ شعری در مورد انقلاب ، سوسیالیسم وجود ندارد.
او که رسوا بود ، از کارت های سهمیه محروم شد. افراد ناشناس کمک کردند. آنها دائماً کارتها را از طریق پست ارسال می کردند. آپارتمان تحت نظر بود. در پس زمینه روان رنجوری ، قلبم درد گرفت. نوشتن بیش از یک شعر در سال غیرممکن بود.
در سال 1949 ، پسرش لو گومیلیف برای سومین بار دستگیر شد. پس از آن ، او به امید آزادی پسرش ، چرخه شعرهایی را به استالین اختصاص می دهد. اما در همان سال ، شوهر سابق اخماتووا ، پونین ، دوباره دستگیر شد. وی سه سال بعد در اردوگاه درگذشت.
با این حال ، مداحی ها نتیجه داد. نتیجه ترمیم وی در اتحادیه نویسندگان ، اجازه فعالیت در ترجمه بود. اما لو گومیليوف 10 سال ديگر در زندان بود.
تقریباً بیش از 14 سال تمام نمایشنامه ها و داستان های زوشچنکو و شعرهای اخماتووا از مجموعه تئاترها و حتی نمایش های آماتور حذف شد.
طبق گزارش روزنامه پراودا ، در اکتبر 1988 ، این حکم "اشتباه" لغو شد.