در طول کل وجود بشر ، نویسندگان ، هنرمندان و فیلسوفان در آثار خود تلاش می کنند نشان دهند که زندگی بشر چقدر سخت است ، سرنوشت مردم نسبت به آنها بی رحمانه و سرسخت است. اما آیا واقعاً چنین است؟
اعتقاد به اینکه زندگی سخت است از همان کودکی در افراد شکل می گیرد. سخنان والدین ، اظهارات محیط نزدیک ، درماندگی خودشان (نه به دلیل شدت زندگی ، بلکه به دلیل شاخص های سن) ، در پایان ، حتی افسانه های کودکان نیز یک شخصیت رو به رشد را متقاعد می کنند که زندگی و مشکلات مفاهیم جدا نشدنی هستند. و همه "حقایقی" را که در اوایل کودکی آموخته اند ، مورد تجزیه و تحلیل و تردید قرار نمی دهند.
دلیل دیگر زندگی سخت اکثر مردم نیز در ذهن آنها نهفته است. در واقع ، بسیاری نمی دانند که دشواری های بوجود آمده در واقع برای تحریک فرد به خود رشد است ، بنابراین ، آنها تمام آزمایشات را به عنوان مجازات از بالا درک می کنند. طبیعتاً زندگی پر از مجازات دشوار خواهد بود.
ویژگی بارز افراد برجسته ای که به شهرت و شهرت رسیده اند ، نگرش ویژه آنها نسبت به مشکلات است که می تواند در قالب فرمول "چالش ، مبارزه و پیروزی" نشان داده شود. در واقع ، به نظر می رسد بسیاری از افراد موفق به طور خاص به دنبال مشکلات هستند ، آنها را به چالش می کشند و با قاطعیت بر آنها غلبه می کنند.
عبارت "چگونه نام یک قایق را می گذارید - بنابراین شناور خواهد شد" بسیار واضح ریشه پدیده ای مانند زندگی سخت را نشان می دهد. تحت تأثیر عواملی که در بالا توضیح داده شد ، افراد ناخودآگاه شروع به برنامه ریزی خود می کنند که زندگی دشوار است. و ناخودآگاه بیشتر و بیشتر تایید این واقعیت را پیدا خواهد کرد.
اما تعداد کمی از افراد زندگی خود را دقیقاً از منظر مسئولیت شخصی در قبال آن مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند. با در نظر گرفتن چنین افکاری به مثابه فلسفه پوشی ، افراد مسئولیت خود را به سمت جامعه ، قدرت ، طبیعت و سرنوشت سوق می دهند و نمی خواهند اعتراف کنند که خودشان مقصر بسیاری از مشکلات خود هستند.
عبارت "زندگی سخت است" رایج است زیرا بهانه بزرگی برای شکست های شما است. اما این طرز تفکر هر ساله فرد را از موفقیت و سعادت دورتر می کند.