بیهوده نیست که نویسندگان و شاعران را "مهندسان روح انسان" می نامند. گاهی اوقات یک عبارت مناسب از یک رمان یا شعر می تواند بیش از دقیق ترین تحقیقات روانشناسی در مورد طبیعت انسان بگوید.
بسیاری از "مرواریدهای" واقعی مشاهده روانشناختی را می توان در آثار A. Pushkin یافت. یکی از این نقل قول ها که از منبع اصلی جدا شده و شروع به "زندگی خود در زبان" می کند را می توان عبارت "عادت از بالا به ما داده می شود" در نظر گرفت.
لارینا بزرگتر و عادت
عبارت مربوط به عادت "داده شده از بالا" ، که بالدار شد ، از رمان پوشکین در بیت "اوژن وانگین" آمده است. کاملاً این فکر به این شکل به نظر می رسد:
این عادت از بالا به ما داده شده است ،
او جایگزین خوشبختی است."
شاعر با این کلمات شرح سرنوشت مادر تاتیانا و اولگا لارین را خلاصه می کند. قابل ذکر است که این قهرمان - برخلاف پدر دختران - حتی به اسم نامگذاری نشده است. این نام ممکن است هر چیزی باشد - چنین سرنوشتی برای زنان نجیب زاده آن دوران بسیار عادی به نظر می رسید.
در زمان جوانی ، مادر تاتیانا به عنوان یکی از کسانی ظاهر می شود که منتقد ادبی وی. بلینسکی با تحقیر "باکره های ایده آل" نامید. حلقه خواندن او از رمان های فرانسوی و انگلیسی تشکیل شده است ، که عمیقاً در آنها غرق نمی شود ، و این تقلید خارجی را تداخل نمی دهد. همانطور که یک قهرمان عاشقانه "سزاوار" است ، او با یکی نامزد شده است ، اما دیگری را دوست دارد. با این حال ، محبوب بسیار دور از ایده آل عاشقانه است - یک شیک پوش و یک بازیکن.
تمایل به احاطه خود با تصاویر رمانتیک به حدی می رسد که زن جوان نجیب نام های فرانسوی را به رعیت خود می دهد ("او Polina Praskovya را صدا زد"). اما زمان می گذرد ، دختر ازدواج می کند ، در زندگی روزمره غرق می شود ، مدیریت مزرعه را در املاک به عهده می گیرد. به تدریج ، این شیوه زندگی عادی می شود ، و در حال حاضر قهرمان کاملا از زندگی خود راضی است. شاید نتوان او را دیوانه وار خوشبخت خواند - اما ثبات زندگی معمول او برای او کاملاً راضی کننده است.
منبع
خلاصه "زندگی نامه" لارینا پدر ، A. Pushkin در ترجمه ای رایگان از قول نویسنده فرانسوی F. Chateaubriand نقل می کند: "اگر من احمقانه داشتم که هنوز به خوشبختی ایمان داشته باشم ، آن را به صورت عادت دنبال می کردم " پیش نویس هایی برجای مانده است که نشان می دهد در ابتدا قرار بود این عبارت در دهان Onegin قرار گیرد - قهرمان مجبور شد این حرف را به تاتیانا بزند ، و پس از دریافت نامه توضیح دهد. احتمالاً نویسنده این ایده را کنار گذاشته است زیرا ممکن است تضادی ایجاد شود ، زیرا Onegin فقط این عادت را به عنوان دشمن خوشبختی نشان می دهد ("من ، هر چقدر دوستت دارم ، به آن عادت می کنم ، بلافاصله دوستت خواهم داشت").
با این حال ، این کلمات کاملاً ارگانیک در تصویر Onegin قرار می گیرند. توضیحات اوگنی با تاتیانا فقط برخورد تخیلات یک دختر جوان با واقعیت خشن نیست ، بلکه برخورد عاشقانه و واقع گرایی است ، که در کار A. پوشکین در یک دوره خاص اتفاق افتاد.
در اوژن اونگین این انگیزه جایگاه قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. لنسکی - جوانی متمایل به رمانتیک - که قادر به مقاومت در برابر برخورد با یک واقعیت سخت نیست ، می میرد. با این حال ، نویسنده نه از شعرهای خود و نه از جوانترین شاعر دریغ نمی کند: به گفته نویسنده ، لنزکی قرار بود شعر و آرزوهای عاشقانه جوانی را فراموش کند ، در زندگی روزمره فرو رود و به یک شهروند عادی تبدیل شود. به عبارت دیگر ، همان اتفاقی که برای مادر تاتیانا افتاد باید برای لنسکی اتفاق می افتاد: جایگزینی شادی با عادت. این مخالفت حکمی بی رحمانه را نسبت به رمانتیسم صادر می کند ، که خود پوشکین اخیراً از آن جدا شد.