همکاران در محل کار باید به زندگی شخصی اختصاص داده شوند. به طوری که آنها حداقل را می دانند ، اما به اندازه کافی که دیگر تمایلی به گفتن داستان در مورد شما وجود ندارد ، این زمانی اتفاق می افتد که کارمندان بیش از حد مراقب زندگی خود در خارج از محل کار باشند.
آوردن اسرار زندگی شخصی خود به دادگستری بهترین راه برای به رسمیت شناختن از همکاران نیست. دقیقا برعکس. افرادی که دائماً از زندگی شکایت می کنند ، یا برعکس ، با یک idyll تحقیرآمیز و دستاوردهای کودکان شکوه می کنند ، عمدتا برای چشم در تیم مورد پسند نیستند. بنابراین ، اگر مشتاق نیستید که به موضوع اصلی شایعات در محل کار خود تبدیل شوید ، پس سعی کنید کمتر اسرار زندگی شخصی خود را برای همکاران فاش کنید. نکته اصلی این است که اندازه گیری را در داستان های مربوط به خود و زندگی خارج از محل کار خود بدانید ، اما نباید افراط کنید.
افراط 1: "کتاب بسته"
در بسیاری از مجموعه ها افرادی هستند که جز نام و موقعیت آنها چیزی در مورد آنها شناخته نمی شود. آنها به تمام س questionsالات مربوط به خانواده ، خانه و سرگرمی ها به صورت گریز و مبهم پاسخ می دهند. به نظر ایده آل می رسد - او تجربیات خود را با مجموعه ها در میان نمی گذارد و دلیل حسادت را نیز نمی آورد ، اما این او را از سرنوشت قهرمان آخرین شایعات نجات نمی دهد.
واقعیت این است که افراد بیش از حد بسته به معنای واقعی کلمه از افسانه ها تشکیل شده اند. عاشقان بی شماری از زنان به حساب می آیند و مردان به مستی و گناهان مردانه دیگر متهم می شوند. چنین افسانه هایی و مهم نیست که افراد کمی به آنها اعتقاد داشته باشند ، باعث بهبود اعتبار در تیم نمی شوند.
اگر شما یکی از کسانی هستید که در محل کار خود چیزی به خود نمی گویید ، وقت آن است که حجاب رازداری را باز کنید. از این واقعیت که این تیم در مورد وضعیت تأهل ، سلیقه موسیقی شما یاد می گیرد و همچنین از کودکی چند داستان خنده دار از شما می شنود ، این کار را نخواهید کرد. اما شایعات به سرعت قربانی جدیدی برای خود پیدا می کنند و علاقه شما را از دست می دهند.
افراط 2: "من داستانی برای گفتن دارم"
مهم نیست که امروز دفتر در اتاق سیگار کشیدن در مورد چه موضوعی بحث می کند ، یک همکار که همیشه داستانی برای گفتن دارد مطمئناً داستانی را درباره موضوع مورد بحث به خاطر می آورد. به معنای واقعی کلمه همه در مورد او می دانند. و بعد از تعطیلات آخر هفته ، هر یک از همکاران یک داستان واضح در مورد سفر خود به یک پیک نیک یا جشن تولد عموی بزرگ خود را می شنوند.
شایعات نیز این افراد را دوست دارند. آیا شما خود را در توصیف می شناسید؟ رفتار باید فوری تغییر کند. شما باید در مورد خود صحبت کنید ، اما فقط به همان اندازه که افرادی که در یک حلقه نزدیک نیستند باید بدانند. در غیر این صورت ، هر چقدر از خودشان بگویند ، حتی بیشتر از پشت در مورد شما صحبت خواهند کرد.
می توانیم بگوییم که به اشتراک گذاشتن داستان های زندگی با همکاران ممکن است ، اما با دوز. در غیر این صورت ، باید اعتبار خود را برای مدت طولانی اصلاح کنید. علاوه بر این ، نمایندگان هر دو نوع افراط به ندرت در موقعیت خود ارتقا می یابند ؛ بعید است که رهبر بخواهد کار جدی را به زیردستان خود بسپارد ، که به طور منظم قهرمانان شایعات سرگردان در تیم می شوند.