شوخی ها و شوخ طبعی ظریف قرن هاست که اهمیت خود را از دست نداده اند. مردم حماقت و رذایلت ، پدیده ها و مشکلات مختلف اجتماعی را مسخره می کنند ، اما "سرسخت ترین" آنها جوک های خانوادگی است. به طور خاص ، هنوز شوخی هایی در مورد مادر شوهر انجام می شود.
دستورالعمل ها
مرحله 1
سنت های قدیمی از زمان های بسیار قدیم ، وقتی مرد جوانی دوست دختری را برای خودش گرفت ، او را از خانه والدین به خانه خودش برد. و همیشه چنین تغییراتی در زندگی یک زن جوان بهتر نبوده است. او که هنوز با افراد غریبه ای به مکانی کاملاً جدید آمده بود ، مجبور شد خود را سازگار کند ، یاد بگیرد که خانه را مطابق با عادت ها و الزامات والدین شوهرش اداره کند ، دائماً اطاعت کند و تناقض ندارد. این وضعیت باعث ایجاد تعداد زیادی از درگیری ها ، درگیری ها و ادعاهای متقابل شد که متعاقباً در شوخی ها ، گفته ها و البته حکایت ها راهی پیدا کرد. عروسهای آزرده ناخواسته با شوخ طبعی از خود دفاع کردند و رفتار ناعادلانه با خود و مطالبات گزاف مادر شوهر را به سخره گرفتند. طبیعتاً همه دختران در موقعیت های یکسانی قرار نگرفته اند ، بعضی خوش شانس ترند ، بعضی کمتر. اما همیشه این شانس وجود داشت که زیر ستم مادر شوهر هیولای همیشه ناراضی قرار بگیرم. اینگونه حکایت ها و داستان های هجوآمیز در بین مردم متولد شد که تا به امروز ناپدید نشده است.
گام 2
زندگی در زیر یک سقف و در زمان ما اغلب اتفاق می افتد که تازه عروس ها مجبور می شوند در همان سرزمین با والدین شوهر تعامل داشته باشند. این درگیری های کاملاً روزمره را برمی انگیزد. اگر اوایل روش زندگی مردم تقریباً یکسان بود ، به عنوان مثال ، در مناطق روستایی مردم طبق برنامه تعیین شده به کشاورزی و کشاورزی مشغول بودند ، اکنون نوع کار و برنامه روزمره اعضای خانواده می تواند بسیار متفاوت باشد. در فضاهای محدود و آپارتمان های کوچک ، این مشکل به ویژه حاد است. به طور طبیعی ، اختلافات و درگیری ها در حال تولید است ، عبارات سوزاننده ، مقایسه های توهین آمیز و همیشه جوک های خوب متولد نمی شوند. عروسها در نقاشی مشکلات زندگی خود با مادر شوهر ، اصلاحات و اظهارنظرها ، ادعاها و خواسته های نامناسب آنها را به سخره می گیرند. و در مورد عادت مادر شوهر برای بیرون آمدن از تجارت خود ، هزاران حکایت متولد می شوند.
مرحله 3
مشکل روانشناختی. دلیل دیگر "نشاط" شوخی های مادر شوهر ، ناتوانی مادر در اجازه دادن پسرش به دست زن دیگری است. در واقع ، عروس با ادعای توجه و مراقبت یک مرد ، برای او رقیب می شود. این وضعیت گاهی اوقات شبیه به یک طناب کشی است و از خارج می تواند کاملاً خنده دار به نظر برسد ، زیرا دو زن بالغ رفتار خود را مانند کودکان کوچکی شروع می کنند که چیزی را با یکدیگر تقسیم نکرده اند. چنین رفتاری ناگزیر اساس حکایت ها و داستان های طنز را شکل می دهد.