رنسانس به عنوان "عصر طلایی" نقاشی به تاریخ پیوست. این امر خصوصاً در مورد ایتالیا صدق می کند. یکی از بزرگترین نمایندگان هنر دوره رنسانس ایتالیا ، نقاش تیسیان وچلیو (1476-1576 - نماینده مکتب ونیزی) بود.
تیتیان وقتی هنوز 30 ساله نشده بود به عنوان بهترین نقاش ونیز شناخته شد. او مانند تمام نمایندگان مکتب ونیزی ، استاد رنگ بود.
دوره اولیه
برای کار تیتان تا 1515-1515. برخی از نقاشی های ناتمام این هنرمند را به پایان رساند و با شباهت به سبک جورجیونه مشخص شد. اما بعداً می توانید در مورد توسعه سبک منحصر به فرد خود صحبت کنید. در میان آثار اولیه این هنرمند ، پرتره جرولامو باربریگو (1509) ، "مدونا و کودک با مقدسین آنتونی پادووا و صخره" (1511) ، جذابیت تصاویر این مقدسین تصادفی نیست: طاعونی در ونیز بیداد می کند ، و این مقدسین ، همانطور که اعتقاد داشتند ، از یک بیماری وحشتناک محافظت می شوند. انگیزه های باستان ، بسیار محبوب مردم رنسانس ، در آثار این هنرمند نیز شنیده می شود: "باخوس و آریادن" ، "جشن ونوس" ، "باکانالیا".
ساخته های تیتان در این دوره از نظر بنای تاریخی و پویایی متمایز هستند. حرکت به آنها تراز مورب می دهد. رنگ های خالص مینای دندان غنی هستند و کنار هم قرار گرفتن غیرمنتظره آنها طعم خاصی به نقاشی ها می بخشد. ترکیب رنگ های قرمز و آبی معمول است.
بلوغ
در سالهای 1540-50. پرتره ها جایگاه مهمی در آثار تیسیان دارند: "پرتره چارلز پنجم با سگ" ، "پرتره فدریکو گونزاگا" ، "کلاریسا استروزی" و دیگران. ژست و حالت چهره در پرتره همیشه بسیار فردی است و در پرتره های گروهی راه حل ترکیبی رابطه بین شخصیت ها را نشان می دهد.
در آثار این هنرمند هنوز موضوعات باستانی وجود دارد ("ونوس و آدونیس" ، "دیانا و اکتائون" ، "آدم ربایی اروپا") ، و همچنین موارد کتاب مقدس: "توبه کننده ماری مگدالن" ، "تاج تاج خار. " در چنین موضوعاتی ، نقاش با نهایت توجه به "جهان انسان" به آرمان های دوره رنسانس وفادار می ماند: در نقاشی هایی با مضامین اسطوره ای و مذهبی ، جزئیات واقع گرایانه روزمره همیشه وجود دارد.
اواخر تیتیان
سبک متاخر تیتیان در میان بیشتر معاصرانش تفاهم پیدا نکرد - برای زمان خود بسیار جدید و غیرمعمول بود. در این دوره ، هنرمند از رنگهای مایع بیشتری استفاده کرده است. غنای قبلی رنگ در حال از بین رفتن است و بازی نور به منصه ظهور می رسد - به نظر می رسد رنگ ها "از درون می دود". نقش اصلی با یک صدای طلایی خاموش بازی می شود ، اغلب از سایه های آبی و قهوه ای استیل استفاده می شود.
آهنگسازی پویاتر و "روایتگر" تر می شود ، اما هنرمند به درام و حرکت به شکلی دیگر دست می یابد. از نزدیک ، تصویر مانند هرج و مرج سکته های تصادفی به نظر می رسد و فقط در یک فاصله خاص ، لکه های رنگی ادغام می شوند و ارقام از آنها بیرون می زند. هنگام استفاده از رنگ روی بوم ، تیتان نه تنها از برس بلکه از کفگیر و حتی انگشتان خود استفاده کرد. در جاهایی ساختار بوم در معرض دید قرار می گیرد که به رنگ ها هوای خاصی می بخشد.
مضمون نقاشی ها در اواخر دوره خلاقیت ثابت مانده است: موضوعات مذهبی ("حفر" ، "بشارت") و قدمت: "تارکوینیوس و لوکرتیا" ، "کوپید چشم بند ونوس"
کارهای تیتان منعکس کننده پیشرفت هنر ایتالیا به عنوان یک کل است - از دوره رنسانس عالی تا اواخر رنسانس.