کار یک فعالیت ویژه همه افراد است که هدف آن تأمین نیازهای اساسی جامعه است. هم با کمک ابزارهای ویژه و هم از طریق عقل قابل انجام است.
دستورالعمل ها
مرحله 1
رسم است که کار را به عنوان تمام اعمالی که برای کار بیشتر مردم توسط سازمانها و کشورها سازماندهی می شود ، درک کنیم. در این حالت ، بیشتر افراد تحت کنترل نخبگان جامعه قرار می گیرند که شامل صاحبان شرکت ها و بانک ها می شود.
گام 2
اگر شخصی را فردی (نه بخشی از یک سیستم کلی) بدانیم ، کار برای او تمام کارهایی است که وی تا لحظه حاضر در زندگی خود انجام داده است. باز هم ، در اینجا دوباره می توانیم بین دستاوردهای فکری و صنعتی تفاوت قائل شویم. فقط تعداد کمی از افراد از هر دو جنبه موفق می شوند. در فرآیند فعالیت زایمان ، فرد تلاش می کند تا توانایی های ذهنی و جسمی خود را توسعه داده و تحقق بخشد. کار برای اتحاد بشر و طبیعت طراحی شده است ، اگرچه اغلب معلوم می شود که مورد آخر به خاطر پیشرفت و انسان تغییر می کند.
مرحله 3
از نظر تئوری اقتصادی ، کار مهمترین عامل تولید است. ماتریالیسم تاریخی این مفهوم را به عنوان نوعی ماده تاریخ ، فعالیت اصلی و شیوه زندگی بشر تفسیر می کند. در طول کل وجود تمدن ، مردم آموخته اند که ابزار کار را برای تبدیل اشیا of کار به یک محصول نهایی که برای پیشرفت کل جامعه مورد نیاز است ، ایجاد کنند. با گذشت زمان ، اتوماسیون بسیاری از فرایندها جایگزین کارهای سخت شده است ، اما این مفهوم اهمیت و قدرت خود را از دست نداده است.
مرحله 4
شکل کار جمعی منجر به ظهور روابط تولیدی شد. کار یک مفهوم و پدیده اجتماعی است. بنابراین توصیه می شود موضوع سازماندهی این فعالیت را مطرح کنید. زبان و گفتار مردم به یک وسیله کنترل تبدیل شده است. همه اینها به انجام این نوع روابط کمک کرده و می کند. هر فرد ، صرف نظر از خواسته خود ، باید اصل این روند را درک کند و در کار خود شرکت کند تا منافع خود و همه افراد زنده را ایجاد کند.