فروتنی یکی از اصلی ترین فضایل مسیحی است که مترادف با خود ارادی ، هماهنگی با خود و دنیای اطراف است. کسانی که از ایمان ارتدکس دور هستند ، غالباً تصور کاملاً اشتباهی در مورد این مفهوم دارند و معتقدند فروتنی مسیحی در شخص به شکل ستم ، اطاعت کامل ، احساس گناه بی اساس ، عدم تمایل و ناتوانی در دفاع از خود مجسم است. منافع.
دستورالعمل ها
مرحله 1
فروتنی در مسیحیت یکی از اصلی ترین فضایل م belمن است که به معنای پذیرش همه موجودات است ، صرف نظر از اراده ذهن و قلب. شما نباید مفهوم "فروتنی مسیحی" را در چارچوب "آرام کردن" یا "تحقیر" درک کنید ، زیرا فروتنی مسیحی بسیار نزدیک به مفهوم "آرامش فلسفی" است ، که با تلاش داخلی درگیر می شود ، و منجر به قدرت روح و هماهنگی کامل هم از نظر بیرونی و هم از درون …
گام 2
فروتن بودن به معنای تسلیم نشدن در برابر تحریک ، توانایی کنترل احساسات ، عدم تسلیم افکار سیاه و اعمال ناعادلانه است. فروتنی مسیحی به هیچ وجه انفعال نیست ، بلکه برعکس ، جلوه ای از شخصیت و اراده است.
مرحله 3
اعتقاد بر این است که با دعا برای تواضع ، فرد تحقیر نمی کند ، بلکه برعکس ، خرد و درک کافی از خود و دیگران را می خواهد. در ارتدکس ، تواضع مسیحی به سه حوزه اصلی تقسیم می شود: فروتنی در برابر خدا ، خود و افراد نزدیک به خود. در حالت اول ، تواضع به معنای شناخت کامل و درک گناهان شما ، تمایل به کسب نوعی فضیلت ، امید به آمرزش حق تعالی است. فرد نه تنها باید سختی های زندگی را بپذیرد ، بلکه سعی کند با این آزمایش خردمندانه و با حوصله رفتار کند ، تا دلسرد نشود ، بلکه روح خود را پر از خوش بینی و آمادگی برای حل مشکلات کند.
مرحله 4
فروتنی مسیحی در رابطه با افراد اطرافشان به صورت آرامش ، آرام سازی احساسات و احساسات آشکار می شود ، که می تواند منجر به عواقب جدی ، عصبانیت بی دلیل ، تحریک پذیری شود. یک شخص باید در یک هماهنگی کامل با دیگران ، پیروزی یک آغاز خوب بر یک شر باشد.
مرحله 5
شاید مهمترین قسمت به دست آوردن فروتنی مسیحی ، فروتنی با خود ، با شایستگی ها و ناسازگاری های خود ، آمادگی کامل برای درک کافی خود و توانایی های خود باشد. برای رسیدن به حالت فروتنی مسیحی ، فرد باید بیاموزد که صادقانه اشتباهات خود را بپذیرد ، و بزهکاران را ببخشد.
مرحله 6
عادلانه اعتقاد بر این است که تواضع مسیحی فقط بسیاری از راهبان یا روحانیون نیست. این سطح بالایی از خودشناسی در دسترس یک فرد متوسط است. و انجام این کار کاملاً ساده است. شما فقط باید یاد بگیرید که با ذهن باز به دنیای اطراف خود نگاه کنید ، سعی کنید نه تنها گوش دهید ، بلکه باید بشنوید ، آرزوهای معنوی خود را درک کنید ، و صاحب یک "من" درونی قوی و ساختارمند شوید.