نام شخصیت اندرسن Ole Lukkoye

فهرست مطالب:

نام شخصیت اندرسن Ole Lukkoye
نام شخصیت اندرسن Ole Lukkoye
Anonim

اوله لوكوئه شخصیتی در یکی از بهترین و مشهورترین افسانه های داستان نویس بزرگ دانمارکی هانس کریستین آندرسن است. اوله لوکوی رویاهایی را به ارمغان می آورد و داستان های جذابی را تعریف می کند.

نام شخصیت اندرسن Ole Lukkoye
نام شخصیت اندرسن Ole Lukkoye

درباره شخصیت

مرد کوچک Ole Lukkoye عصرها به سراغ بچه ها می آید و با یک سرنگ کوچک شیر شیرین را به چشم آنها می پاشد و آنها را به خواب می برد. او دو چتر بزرگ به همراه دارد. بیش از کودکانی که رفتار خوبی داشتند ، اوله چتری چند رنگ با تصاویر زیبا باز می کند - و کودکان رویاهای رنگارنگ را می بینند. گویا کودکان نافرمانی مجازات می شوند: بالای سر آنها ، جادوگر کوچک چتر عادی و بدون عکس را باز می کند. سپس کودک در طول شب هیچ رویایی نمی بیند.

اوله لوكوئي در يك كفتن ابريشمي لباس پوشيده و از تمام رنگ هاي رنگين كمان مي درخشد.

نام این شخصیت خود از دو قسمت تشکیل شده است. اوله یک نام مرد دانمارکی است. کلمه "Lukoye" در ترجمه به معنی "چشمان خود را ببندید" است. بنابراین ، می توان نام قهرمان را "Ole-Close-Eyes" دانست.

درباره افسانه

در داستان افسانه ای آندرسن ، اوله لوکوئیه برای چندین شب (در طول یک هفته) پشت سر هم به سراغ پسری به نام هجالمر می آید و او افسانه های جذاب را در خواب می بیند. در طول مسیر ، اوله کمی از خودش می گوید. اینگونه یاد می گیریم که جادوگر به طور غیرمعمولی قدیمی است.

اوله باعث می شود اشیا in موجود در اتاق هجالمار با یکدیگر صحبت کنند ، گلهای بی سابقه ای در گوشه گوشه رشد می کنند و حروف موجود در متن پسر به دلیل کج بودن آنها ناراحت است.

در آخرین داستان ، اوله لوكوی در مورد برادرش با همین نام صحبت می كند ، كه او را مرگ نیز می نامند. او به سراغ کسانی می آید که باید این دنیا را ترک کنند و چتر خود را بر روی آنها باز می کند.

انجمن های اسطوره ای و مذهبی

به طور کلی ، Ole Lukkoye شبیه Sandman است - موجودی از فولکلور قصه های افسانه ای اروپا. مرد ماسه ای شن و ماسه جادویی را در چشم کودکان می اندازد و آنها را به خواب می برد. در عین حال ، بسته به رفتار کودک ، او می تواند هم رویاهای خوب ، هم خواب های خوب بفرستد.

علاوه بر این ، برخی شباهت ها با خدای رویای یونان ، مورفئوس وجود دارد. به هر حال ، او همچنین از مایع مخصوصی برای خواباندن او استفاده کرد. فصل آخر اوله را به پدر مورفیوس ، خدای خواب ، هیپنوس مرتبط می کند. هیپنوس یک برادر دوقلوی ثاناتوس ، خدای مرگ داشت - یعنی آنها در همان زمان غیر قابل تشخیص و کاملاً متفاوت بودند ، مانند اوله و برادرش.

اگر فرض کنیم که اوله دث دو چتر نیز با خود به همراه دارد ، پس او می تواند برای همیشه شخصی را با خود به سرزمین زیبای افسانه ها یا نوعی نیستی (خواب بی ر dreamیای ابدی) ببرد. در اصل ، این را می توان نوعی اشاره به تصاویر بهشت و جهنم دانست ، که برای افرادی که رفتار "خوب" یا "بد" دارند تهیه شده است.

توصیه شده: