سلیمان سومین پادشاه بود که بر اسرائیل حکومت می کرد و در دوران شکوفایی - از سال 965 تا 928 در راس پادشاهی متحد اسرائیل ایستاد. قبل از میلاد مسیح. "سلیمان" از عبری ترجمه شده است ، به معنای "صلح ساز" است. زمان سلطنت وی به عنوان عصر بزرگترین پیشرفت قدرت یهود مشخص شده است.
در طی چهل سالی که سلیمان بر مردم اسرائیل حکومت می کرد ، به عنوان یک پادشاه خردمند و عادل مشهور شد. در زیر او ، معبد اصلی یهودیت ساخته شد - معبد اورشلیم در کوه صهیون ، که پدر سلیمان ، پادشاه داوود ، قادر به ساخت آن نبود.
آیا سلیمان وجود داشت؟
ذکر سلیمان در کتاب مقدس واقعیت وجود وی را به عنوان یک شخص واقعی که کشور را اداره می کرد تأیید می کند. برخی از وقایع نگاران نیز وی را به عنوان یک شخصیت واقعی تاریخی توصیف کرده اند.
ملاقات سلیمان با خدا
افسانه های معروف از حکمت و ثروت پادشاه پادشاهان صحبت می کنند. افسانه ای وجود دارد که یک بار خدا در خواب به سلیمان ظاهر شد و از او پرسید که در زندگی چه می خواهی؟ در پاسخ ، پادشاه از خداوند متعال خرد خواست تا به طور عادلانه بر قوم خود حکومت کند. خداوند پاسخ داد که اگر حاکم مطابق قوانین خدا زندگی کند ، به او حکمت و طول عمر می بخشد.
حکمت پادشاه سلیمان
همانطور که می بینید ، خدا به قول خود عمل کرد و به شاه حکمت داد. بنابراین ، هنگام حل اختلاف بین مردم ، سلیمان به یک نگاه نیاز داشت تا بفهمد چه کسی درست است و چه کسی اشتباه است. شاه خردمند و متمول ، مغرور نبود. اگر لازم بود مشکلی که از عهده او خارج بود حل شود ، سلیمان برای کمک به بزرگان دانشمند متوسل شد. بدون دخالت ، پادشاه منتظر ماند تا آنها تصمیم خود را بگیرند.
سیاست دولت تحت حکومت سلیمان
پادشاهی سلیمان قلمرو نسبتاً بزرگی را اشغال کرد که اسرائیل و یهودا را متحد کرد. به عنوان یک دیپلمات ماهر ، پادشاه فرزانه با کشورهای همسایه روابط حسن نیت همسایگی برقرار کرد. وی با ازدواج با دختر فرعون ، دشمنی با مصر را پایان داد و مناطقی را که قبلاً تسخیر کرده بود از سوی یکی از بستگان جدید خود به عنوان هدیه دریافت کرد. سلیمان از خانواده های اصیل فنیقی ، صیغه های زیادی را به حرمسرا خود برد ، و این باعث نزدیکتر شدن او به هیرام ، پادشاه فنیقی ، همسایه شمالی اسرائیل شد.
تجارت با عربستان جنوبی ، اتیوپی و آفریقای شرقی در کشور اسرائیل رونق گرفت. پادشاه سلیمان در وطن خود به گسترش فعال قانون خدا کمک کرد ، در ساخت مدارس و کنیسه ها مشغول بود.
حلقه عقل
افسانه انگشتر سلیمان متفاوت به نظر می رسد. یک بار ، پادشاه در غم و اندوه ، برای کمک به یک حکیم متوسل شد. سخنان او چنین بود: "همه چیز در اطراف آن است که باعث حواس پرتی و مانع از تمرکز شما روی موضوعات مهمتر می شود." که حکیم انگشتر را بیرون آورد و به دست شاه داد. در قسمت خارجی هدیه کتیبه ای حک شده بود: "همه چیز می گذرد." سلیمان آرام شد و دوباره شروع به حاکمیت دولت کرد.
پس از مدتی ، پادشاه خردمند دوباره افسرده شد ، کتیبه روی انگشتر دیگر به او اطمینان نمی داد. سپس حلقه را درآورد و تصمیم گرفت از شر آن خلاص شود و در همان لحظه جمله دوم را در قسمت داخلی آن دید - "این هم خواهد گذشت". با آرام شدن ، سلیمان دوباره انگشتر را پوشید و هرگز از آن جدا نشد.
جادو و شاه سلیمان
افسانه ها حاکی از آن است که پادشاه انگشتر جادویی به دست داشت که به وی امکان می دهد عناصر طبیعت را کنترل کرده و همچنین در یک سطح برابر با فرشتگان و شیاطین ارتباط برقرار کند. همچنین رساله "مفاتیح سلیمان" شناخته شده است که حاوی اطلاعاتی در مورد اهریمن شناسی و علوم پنهانی است. افسانه می گوید که شیطان خود این کتاب را به پادشاه داده است ، و او آن را زیر سلطنت خود نگه داشته است.
طبق افسانه ها ، کتاب "کلیدهای سلیمان" ابزاری برای گشودن دری بود که به اسرار حکمت جهان منتهی می شد. قدیمی ترین نسخه هم اکنون در موزه بریتانیا موجود است. این کتاب که در نمادهای کابالیستی نوشته شده ، هنر برانگیختن شیاطین را آشکار می کند.
اما پادشاه اسرائیل نه تنها با نیروهای تاریک ارتباط برقرار کرد.افسانه ها می گویند که در زمان ساخت معبد ، سلیمان از فرشتگان درخواست کرد و آنها بدون هیچ تلاشی به بلند کردن سنگهای عظیم کمک کردند. پادشاه همچنین آزادانه و با کمک حلقه جادویی خود با پرندگان و حیوانات ارتباط برقرار می کرد.
پس از مرگ سلیمان ، اسرائیل به دو پادشاهی تقسیم شد: اسرائیل در شمال و پادشاهی یهودا در جنوب. افسانه های بی شماری در مورد زندگی خردمندترین پادشاهان و "آواز آوازها" معروف سلیمان که در آیین عهد عتیق گنجانده شده و در ادبیات ، هنر و موسیقی جهان منعکس شده است ، باقی مانده است.