ماهیت دوگانه آگاهی انسان نمی تواند به صراط مستقیم آیین بدون تفسیر مجدد آن ، یافتن معانی پنهان در آن ، که گاه کاملاً غیر منتظره است ، اکتفا کند. این کمدی از تفسیر آیین های رسمی بود که با نیازهای ساده مردم عادی در تعطیلات روستایی سازگار بود ، متولد شد.
دستورالعمل ها
مرحله 1
با واژه های "کمدی" ، "کمدی دل آرته" ، "مضحکه" ، "وودویل" ، "تقلید مسخره آمیز" با استفاده از فرهنگ نامه های ادبی و کتاب های مرجع و همچنین دایره المعارف مختصر ادبیات آشنا شوید.
گام 2
کمدی مخالف تراژدی نیست. این ژانرها به موازات تکامل یافتند ، اگرچه ماهیت آیینی مشترک داشتند. با این حال ، برای جشن باروری ، تلاوت و سبک پر پرواز به وضوح مناسب نبود. و دقیقاً به همین دلیل است که مضامین پایه (از جمله به معنای "روزمره") ، زبان خام و قهرمانان ، که به سختی می توان چنین نامید ، به ویژگیهای تغییرناپذیر این سبک تبدیل شده اند. ارسطو نیز در شاعری خود ، که از تراژدی صحبت می کند ، نشان داده شده است. با این حال ، قسمت دوم شاعرانگی که به این کمدی اختصاص یافته ، باقی نمانده است. رمان U. Eco به نام گل سرخ را بخوانید که در آن جستجوی قسمت دوم کار ارسطو با اظهارات و پیش فرض هایی درباره محتوای آن همراه است.
مرحله 3
مرسوم است که شکوفایی کمدی کلاسیک دوران باستان را با ارسطوفان پیوند بزنیم ، وی چنین کمدی را خلق کرد که تا به امروز ارتباط خود را از دست نداده است ، مانند Lysistrata ، با توجه به طرح آن از نوازش های بی وقفه همسران در جنگ با همسران محروم است. کمدی در آن روزها کاملاً موضوعی موضوعی بود که برداشت را تا حدی دشوار می کند. هجو طعنه انگیز ارسطوفان به الگویی برای بسیاری از نسل طنزپردازان و شاعران تبدیل شده است.
مرحله 4
در قرون وسطی ، کمدی به عنوان یک اثر مستند ، عملاً از بین رفت و خود صحنه های طنز فقط در کارناوال یا نمایشگاه های بزرگ شهر مجاز به پخش بودند. همان شکسپیر و مولیر ، قبل از اینکه به نمایشنامه نویسان برجسته تبدیل شوند ، نمایشنامه های بداهه را برای گروه های دوره گرد نوشتند. پس از آن بود که یک طنز بازی متولد شد که فقط به دانش بازیگران احتیاج داشت و به معنای واقعی کلمه در حال حرکت بود. بالاترین شکوفایی آن - کمدی دل آرته ، کمدی ماسک ، از بازیگران نه تنها یک واکنش فوری به آنچه اتفاق می افتد ، بلکه همچنین آمادگی جسمانی عالی خواستار شد ، زیرا با نمایش های جانبی و اعداد آکروباتیک در هم آمیخته شد. اما به تدریج ، با ظهور تئاترهای ثابت ، این کمدی نیز به صحنه بزرگ منتقل شد ، گرچه برای مدت طولانی این چیزی در درجه دوم اهمیت بود ، تقریباً یک مضحکه برای یک وقفه یا یک وودویل قبل از اولین بازی یک تولید جدی بود.
مرحله 5
کمدی اخلاق (تمسخر صفات اخلاقی شخصیت ها) ، در شجره نامه خود نه تنها حملات ارسطوفان به سقراط در کمدی "ابرها" با انتقال به شخصیت ها ، بلکه اسرار مسیحی را نیز با محتوای تمثیلی خود ، که در آن خوب و فضیلت همیشه با شیطان زشت و هر چیز دیگر هفت گناه کشنده ، پیچ خورده ، اما بسیار قابل تشخیص مخالف است. صحنه پردازی رازهای مسیحی توسط کلیسا ممنوع نبود ، بنابراین این سبک حتی در تاریک ترین زمان ها نیز خوشبختانه وجود داشت. هیچ کس نمی توانست تصور کند که ، آلوده به تئاتر فضای باز ، این رمز و راز به یکی از انواع کمدی تبدیل شود.