ایمان انسان به قدرتهای بالاتر و خدا را معمولاً دینداری ، و ایمان به سرنوشت و از پیش تعیین شدن هر آنچه اتفاق می افتد - تقدیرگرایی - می نامند. تقدیرگرایی موقعیتی ایدئولوژیک و یک فلسفه کل وجودی است که هنرمندان ، نویسندگان ، فیلسوفان تلاش کردند آن را درک کنند.
تقدیرگرایی ، البته ، یک جهان بینی است ، این اعتماد به نفس فرد را به اجتناب ناپذیری وقایع ، این عقیده را که از ابتدا سرنوشت از پیش تعیین شده است ، فرض می کند ، و هر آنچه اتفاق می افتد فقط نمودی از خصوصیات ذاتی اصلی است ، فضایی که یک فرد در آن قرار دارد وجود دارد
تقدیرگرایی نیز یک دیدگاه فلسفی است که از طریق تفسیر واقعیت عینی می توان آن را به علمی و حتی دینی نسبت داد.
Fatum به عنوان تعریفی از بودن
همه مظاهر تقدیرگرایی با سیستم تعیین سرنوشت انسان ارتباط دارد. گاهی اوقات تقدیرگرایی به معنای بدبینی روزمره ، عدم اطمینان فرد نسبت به نتیجه موفقیت آمیز حوادث ، روحیه تیره و تار است. اما هنوز هم ، اصلی ترین چیز درک فلسفی اوست که از روزهای باستان نشات گرفته است. در آن ، سرنوشت یک فرآیند جمعی است ، اما در عین حال ، قبلاً تکمیل شده در آینده است ، که در آن هر فرد تنها یک مکانیسم سرنوشت است. تقدیرگرایی فرض می کند که سرنوشت موجود فردی تنها بخشی از یک سیستم واحد است.
آینده در گذشته است
به شخصی که به اجتناب ناپذیری سرنوشت اعتقاد دارد ، کشنده می گویند. چنین شخصی مطمئن است که همه وقایع از همان ابتدا از قبل تعیین شده و اجتناب ناپذیر هستند. چنین جهان بینی نگرش فرد را نسبت به مسائل رشد و نگرش به زندگی ، تعریف معنای وجود او تعیین می کند. fatalists تصور خاص خود از جریان زمان را دارند ، این یک برداشت ویژه است که به آنها اجازه می دهد تا به طور همزمان حال ، آینده و گذشته را نشان دهند ، اما نه به عنوان یک جریان غیر قابل تقسیم ، بلکه جدا از یکدیگر. و نگرش فرد سرنوشت ساز به این بخشها متفاوت خواهد بود.
از نظر fatalists ، گذشته مرحله ای است که از قبل به اتمام رسیده است ، تجربه ای است که فقط قابل تحلیل است ، فقط در حافظه باقی می ماند و به هیچ وجه بر زمان حال تأثیر نمی گذارد. از نظر فرد تقدیرگر ، آینده عملاً برابر با زمان حال است ، زیرا به موجب اعتقاداتش ، وی معتقد است که در اصل در جهان نهفته است و بنابراین ، از قبل وجود دارد. اما در عین حال ، آینده از درک انسان پنهان است ، فرد نمی تواند بر آینده تأثیر بگذارد ، به جز عنصر آینده نگری ، هیچ تعاملی امکان پذیر نیست ، این موقعیت فرد سرنوشت ساز است. یک فرد تقدیرگرای واقعی ممکن است آن را به طرق مختلف مورد توجه قرار دهد ، شاید آن را قابل نفوذ بداند ، اما هنوز هم در محدوده خاصی ، اما به احتمال زیاد ، او با وجود به عنوان یک فرآیند تأمل تغییرناپذیر رفتار خواهد کرد ، که منحصراً توسط ذهن درک می شود.
در جامعه مدرن ، دیدگاه های کشنده ها به رسمیت شناخته نشده است ، آنها جدی گرفته نمی شوند. این عمدتا به دلیل اعتقاد به خودجوش بودن فرایندها است ، در این واقعیت است که امکانات تحقیقات علمی بی پایان است.