عبارت اصطلاحی "فراخوانی فرش" هر کارمندی را به وجد می آورد. این عبارت به این معنی است که زیردست باید بلافاصله به رئیس دفتر گزارش دهد و به هیچ وجه سخنرانی های شکرگذاری را نشنود.
اصطلاح "احضار به فرش" غالباً به معنای کنایه آمیز به کار می رود ، اما معنای آن بسیار جدی است: احضار یک مأمور زیردست دفتر برای توبیخ. در نگاه اول ، ممکن است به نظر برسد که منشأ آن تردیدی نیست.
ریشه شناسی عامیانه
اگر "فرش" در یک گردش مالی عبارتی وجود داشته باشد ، به این معنی است که جایی و یک بار باید واقعاً وجود داشته باشد.
بیشتر اوقات ، معنای این عبارت با آن دسته از فرشهای واقعی همراه است که کف آنها در مطب های مدیر کار گذاشته شده است. در این یا آن سازمان ، یک کارخانه یا یک مدرسه ، ممکن است در هیچ اتاقی فرش نباشد ، اما در دفتر مدیر یک فرش وجود دارد. بنابراین ، در ابتدا ، "احضار به فرش" صرفاً "احضار به دفتر رئیس" است.
در نگاه اول ، این فرضیه منطقی به نظر می رسد. اما معنای منفی این عبارت را توضیح نمی دهد. از این گذشته ، رئیس همیشه به دلیل سرزنش ، زیردستان را به دفتر نمی خواند!
یکی دیگر از توضیحات مشهور ، ارتباط با تشک کشتی است. این نسخه با مفهوم تعارض موجود در این عبارت سازگار است ، اما یک مکالمه ناخوشایند بین یک رئیس و یک زیردست از همه شبیه جنگ بین مبارزان است ؛ در اینجا مناسب تر است که در مورد وضعیت متجاوز و یک قربانی صحبت کنیم.
بنابراین ، جستجوی سرنخی در واقعیت های مدرن فایده ای ندارد ، بازگشت به تاریخ عاقلانه تر است.
تاریخچه واحدهای عبارت شناسی
برای پاسخ به س aboutال در مورد منشأ این واحد عباراتی ، باید به لهستان قرون وسطایی بروید.
پادشاه لهستان در آن زمان تقریباً هیچ قدرتی نداشت. قدرت واقعی توسط بزرگان لهستان - اشراف ، اربابان بزرگ فئودال ، و همچنین اشراف ، که نماینده "بالای" اشراف لهستان بودند ، در اختیار داشت.
به طور کلی چنین تصویری در اروپا در دوران تکه تکه شدن فئودال معمول بود ، زمانی که پادشاه ، از دیدگاه فئودال ها ، فقط می توانست روی موقعیت "اول در برابر برابرها" حساب کند ، اما غرب با لهستان در اینجا قدرت سرمایه داران بسیار نامحدود بود. مجازات هر شخصی به دستور بزرگوار با شلاق مجازات است ، حتی برای نجیب زادگانی که چنین جایگاه بالایی را اشغال نمی کردند ، استثنائی ایجاد نشده بود.
اما اگر هیچ کس با یک شهرنشین یا دهقان ساده در مراسم نمی ایستاد ، اوضاع برای اشراف پیچیده تر بود. در قرون وسطی ، یک فرد به عنوان نماینده یک طبقه خاص درک می شد. با تحقیر نجیب زاده ، بزرگوار بدین وسیله اشرافی را که خود به آن تعلق داشت تحقیر می کرد ، این باعث افتخار آبرو وی می شد. بنابراین ، بزرگوار ، حتی افراد مستبد را به مجازات تحقیرآمیز تحمیل کرد ، مجبور شد او را تکریم کند. آن بزرگوار را شلاق زدند ، و برای او فرش انداخته بود ، و پس از مجازات ، سرمایه دار بزرگ مجبور شد با او در شرایط برابر بنوشد.
بنابراین ، در ابتدا ، عبارت "احضار به فرش" به معنای مجازات مژه ها ، البته در موقعیت ممتاز است.
فقط باید افسوس خورد که رئیسان مدرن ، "فرش" را به زیردستان ، همیشه در مورد افتخار به یاد داشته باشید. با این حال ، آنها خوشبختانه تنبیه را با مژه نیز تمرین نمی کنند.