شما اغلب می توانید مقایسه سن پترزبورگ با پالمیرای شمالی را بشنوید ، اما تعداد کمی از مردم می دانند که این مقایسه به چه معنی است و در واقع منظور از آن چیست.
در واقع ، پالمیرا یک شهر باستانی زیبا است که در واحه ای در نزدیکی دمشق در صحرای سوریه واقع شده است. در قرن های اول عصر ما ، این شهر پایتخت بود و اوج شکوفایی این کشور عربی به همین نام را نشان می دهد.
شهر مغرور
پالمیرا یکی از بزرگترین شهرهای شرق بود ، دارای فرهنگ عجیب و غریب ، ترکیبی از قدمت و زیبایی شرقی. اما در هزاره اول ، این شهر به دلیل زوال که به آن وارد شد ، فراموش شد.
برای ساکنان اروپا ، پالمیرا تنها در سال 1678 آغاز به کار کرد ، اخبار این شهر ، که معماری خیره کننده گذشته و عظمت تجمل گذشته خود را حفظ کرده است ، توسط بازرگانانی که از صحرا در نزدیکی آن عبور کرده بودند ، آورده شده است. در آن زمان ، این شهر توسط ملکه زنوبیا اداره می شد که بعدها به لطف شجاعت خود برای به چالش کشیدن خود رم ، در بسیاری از آثار تجلیل شد. تاریخ می گوید که ملکه از اختلافات در امپراتوری روم سو took استفاده کرد ، به دارایی های مصر خود حمله کرد و ماهرانه مذاکرات سیاسی را انجام داد ، که منجر به حفظ استقلال کشور کوچک شد. اما از نظر استراتژیک داشتن یک کشور وابسته در مرز با پادشاهی اشکانی از نظر استراتژیک مهم بود.
به لطف بازیهای سیاسی حاکم در زمان فتح سوریه و خاورمیانه توسط لژیونرها ، هنوز شهر وی ضمیمه و برده نشده بود.
این دوباره پالمیرا را به شهری آباد تبدیل کرد ، کاروان های تجاری بی شماری در آن روزها از آن عبور می کردند ، مواد غذایی و جواهرات به طور فعال در بازارهای محلی تجارت می شدند و وجود آب ، حتی رودخانه ها ، در قلب کویر نقش بسزایی داشت. در مورد حاکم افسانه ای ، نویسندگان آن دوران او را زنی فوق العاده زیبا و با اعتماد به نفس توصیف می کنند که خودش رهبری مبارزات خود را بر عهده داشته و فرماندهی دسته ها را کاملاً مدیریت می کرده است.
تملق برای همیشه
شاید دلیل اصلی مقایسه سن پترزبورگ با پالمیرا بی روح بودن قلمرو ساخت این شهرها باشد. با این حال ، در این مقایسه چاپلوسی وجود دارد. پس از ساخت سن پترزبورگ ، بسیاری از افراد نجیب از ایجاد پیتر بزرگ بسیار خوشحال شدند که شروع به استفاده از مقایسه با پالمیرا کردند ، به معنای رونق و قدرت آن ، که از بسیاری جهات حاکم را تملق می داد. برای پیتر تمجید بود که او از نظر خرد و آینده نگری مانند زنوبیا است.
پیتر تاریخ را به خوبی می دانست و از این کنایه در گفتگوها پشتیبانی می کرد ، و همچنین بارها و بارها شهر خود را پالمیرای شمالی نامید.
اکنون پالمیرا فقط یک روستای فراموش شده متعلق به سوریه است که تمام شکوه سابق خود را از دست داده است. جای تعجب نیست که در دوران مدرن تعداد کمی از مردم این موضوع را می دانند که زمانی برای هر شهری شناخته شده است. اما بیشتر ویرانه های بناهای با شکوه تا به امروز باقی مانده اند ، از جمله معبد خدای بل ، که به وضوح ویژگی های معماری پالمیرای باستان و ترکیبی از فرهنگ های شرقی و رومی را نشان می دهد.