کلمه "صالح" یک کلمه همبسته برای کلماتی مانند "درست" ، "حقیقت" ، "درست" است. انسان صالح کسی است که با حقیقت زندگی می کند ، کار درست را انجام می دهد ، از نظر مردم درست است و از همه مهمتر از نظر خدا.
کلیسای ارتدکس یکی از مقوله های مقدسین را صالح یا صالح می خواند. این شامل ، به عنوان مثال ، یواخیم و آنا ، و مقدسین روسی - جان کرونشتات است. این افراد به خاطر ایمان خود رنج نبردند و نمردند ، آموزه های مسیحی را در میان مردمان بت پرست تبلیغ نکردند ، به دلیل خدمات صومعه ای از جهان خارج نشدند. آنها در دنیا زندگی می کردند ، همانطور که میلیون ها نفر زندگی می کنند ، بسیاری از آنها حتی خانواده داشتند. با این وجود ، آنها مقدس محسوب می شوند ، زیرا در جهان ، در میان مردم عادی و امور روزمره ، زندگی را که خداوند از یک شخص می طلبد انجام دادند. نمونه چنین مقدسانی به وضوح نشان می دهد که این امکان وجود دارد.
البته ، تقدس ایده آلی است که افراد کمی می توانند به آن برسند. اما تلاش برای چنین آرمانی امکان پذیر و ضروری است.
انسان از نگاه خدا
در روانشناسی ، چنین مفهومی وجود دارد - شخص مرجع. این نام شخصی است که برای یک شخص خاص قابل توجه است. فرد در اعمال خود توسط او هدایت می شود. این اتفاق می افتد که اگر مثلاً پدر آنها را تأیید نکند ، ناگهان در چشم او کمرنگ می شود تمام دستاوردهایی که فرد به آن افتخار می کند. و لزوماً چنین مخالفتی نباید با صدای بلند بیان شود ، کافی است فکر کنید: "پدر این موضوع را تأیید نمی کند". می توانیم بگوییم که شخصی توسط اشخاص مرجع "خود را چک می کند".
برای یک مسیحی ، خدا باید شخص اصلی قرار گیرد. با این بود که مسیر زندگی صالح آغاز شد ، حتی برای کسانی که امروزه به عنوان مقدس مورد احترام هستند. به عنوان مثال ، St. افرایم سیرین مردی گرم مزاج بود که غالباً مشاجره می کرد ، کارهای ناشایست انجام می داد و سرانجام او به اتهام دروغین سرقت راهی زندان شد. و سپس در خواب این صدا را شنید: "به محل خود برگرد و از بی عدالتی توبه كرد ، و مطمئن شد كه چشم بر همه چیز نظارت دارد." با دیدن زندگی قدیمی خود از نگاه خدا ، این فرد دیگر نمی تواند به روال گذشته زندگی کند.
مبانی معنوی یک زندگی صالح
با توجه به زندگی خود از دیدگاه خداوند ، فرد باید دستورات اصلی را که توسط او داده شده به یاد بیاورد. فقط دو دستور از این دست وجود دارد و سایر دستورات فقط محتوای آنها را روشن و ملحق می کنند. هر دو دستور در انجیل متی آورده شده است: "خداوند ، خدای خود را با تمام قلب و با تمام روح و با تمام ذهن خود دوست داشته باشید" و "همسایه خود را مانند خود دوست داشته باشید".
علی رغم سادگی ظاهری ، هر دو مورد بسیار مبهم هستند. دوست داشتن خدا به معنای دوست داشتن و محافظت از جهانی است که او خلق کرده است و دیدن خلقت و تصویر او در هر شخصی ، حتی در باطل ترین آنها. دوست داشتن همسایه نه تنها مراقبت از کسی ، انجام کارهای خوب است ، بلکه به معنای تسلیم در برابر نقص و اشتباهات دیگران است ، همانطور که مردم معمولاً با خود رفتار می کنند.
ویژگی دیگری که یک فرد صالح واقعی را متمایز می کند ، انتقاد از خود است. شایان ذکر است که مقدسین چگونه در نماز در مورد خود صحبت می کردند: "من گناهکار هستم" ، "من نفرین می شوم" و غیره این افراد رذایل خود را دیدند ، به این معنی که آنها تلاش کردند تا از شر آنها خلاص شوند.
می توانیم بگوییم که زندگی صالحانه یعنی زندگی به گونه ای که اطرافیان احساس کنند در بهشت هستند. این آسان نیست ، اما ، همانطور که مثال مقدسین نشان می دهد ، امکان پذیر است.